دلشکسته ای پشت پنجره سیگار میکشید...
خسته بود...
آنقدر خسته که یادش رفت بعد از آخرین پک...
سیگار را پرت کندنه خودش را....
شب بود داشتم بهش فکر میکردم
یهو صدای پیامش اومد
نوشته بود دوستت دارم
تا اومدم بگم ما بیشتر
فرستاد ببخش اشتباه شد...
از حرف آدم ها دلگیر نشو
بعضی ها نیش زدن، طبیعتشونه!
سالهاست به هوای بارانی می گویند:
انگشتانم که لای ورق های دیوان حافظ میرود
دست دلم میلرزد!
اما به خواجه میسپارم تا امید را از دلم نگیرد
دلم میخواهد همیشه بگوید: